روستای پیرواش در 37 کیلومتری شمال شرقی مرکز استان گلستان (گرگان) قرار دارد و از توابع شهرستان «آققلا» محسوب میشود.
بطوریکه بزرگان و ریشسفیدان محلی بیان میکنند، در ضلع جنوبی این روستا تپه کوچکی قرار دارد که در سالهای گذشته «پیرواشتپه» نام داشته و در محوطه آن انواع گیاهان و گلهای وحشی، از جمله گل «پریوش» میروییده و شاید نام این تپه و بعد روستای اطراف آن «پیرواش» نامیده شده باشد. البته روایات دیگری هم در باره این نام وجود دارد و میگویند این تپه یکی از تپههای قدیمی و باستانی میباشد، که در این مورد سند قابل قبولی در دست نیست.
حدود ۶۰ سال پیش یکی از بزرگان و خانهای ترکمن، بنام حاج حسین جرجانی، ساکن در روستای «چنسولی» (روستای ترکمن نشین در حدود ۲۵ کیلومتری شمال این روستا)، برای دستیابی بهمراتع و مزارع بهتر و استفاده از مناطق جنگلی و خوش آب و هوای این منطقه جنگلی، با تعدادی از بستگان و آشنایان خود از جمله حاج رستم جرجانی، حاج بایرام عنایتی، قربان قلیچ صوفی زاده، ایشان آخوند سن سبلی و دیگران، بهاین محل کوچ میکنند و این روستای جدید را ایجاد مینمایند و سپس ساخت و ساز و عمران و آبادانی این روستا آغاز میشود.
در همان دوره روستایی فارس نشینی در ضلع جنوب شرقی این تپه، بنام «پیرواشتپه» قرار داشت که شخصی بنام «حاج حبیب ارازمنی» مالک آن ده بود و با فرزندان و خویشان خود در آن روستا زندگی میکرد.
بعد از تشکیل روستایی در ضلع شمالی این تپه،که شاید هم یک تپه باستانی باشد، دو روستا در حوالی آن تپه ظاهر شدند که بعدها نام پیرواش حاج حبیب را پیرواش علیا و نام پیرواش حاج حسین را پیرواش سفلی نام نهاداند و هم اکنون نیز این روستاها را بهاین نام میشناسند.
رونق روستای پیرواش
حاج حسین جرجانی، فرزند محمد آخوند گرگانی، نماینده مردم ترکمن صحرا در مجلس شورای ملی آن زمان بود و بدین لحاظ در کنار پدرش بهتهران رفت و آمد زیادی داشت و در این سفرها از تجربیات پدرش و نیز دانش اجتماعی مردم تهران بهره برد و چون از علوم دینی و علوم جدید زمانه خود هم باندازه کافی خوانده بود، بنابراین شخصی وارسته و متدین و از دانش و بینش علمی و جهان بینی لازم برخوردار بود.
او پس از ورود بهاین محل، چون محیطی بکر و دست نخورده بود، روستای جدید خود را براساس نقشه جدید شهری، با آینده نگری و پیش بینیهای لازم، با کمک مهندسان مشاور خود طراحی و بهمرحله اجرا در میآورد و بعدها این روستا یکی از روستاهای نمونه این منطقه میشود.
حدود ۵۰ سال پیش اهالی این روستا از روشنایی برق، آب آشامیدنی سالم، درمانگاه، مدرسه، جاده و کوچههای مناسب و شنریزی شده، آسباب، وسایل رفت و آمد به شهر گرگان و آق قلا، کدخدا، مسجد و حوزه علمیه، باغهای میوه نمونه، دامداری نمونه، وسایل کشاورزی نمونه و … داشته است که همه این نمونهها در سایه تلاش و جدیت حاج حسین انجام شده بود.
مزارع پنبه و مهاجرین سیستانی
حسین جرجانی اولین کسی بود که کشاورزی نوین را در این منطقه راهاندازی کرد و آخرین تکنیکها و ادوات کشاورزی نمونه موجود در ایران را بهاین روستا آورد و بهخدمت گرفت تا استفاده کند و تولید محصولات کشاورزی و باغی را چند برابر افزایش دهد و نیز برای دیگران الگو باشد، تا آنان نیز با استفاده از این وسایل و کشت و کار نمونه و تجربههای وی بتوانند در بهبود زندگی خود و پیشرفت و رونق اقتصاد استان و کشور تلاش کنند و سهیم باشند و از مزارع خود حداکثر بهرهبرداری لازم را بعمل آورند.
حاج حسین، اولین کسی بود که در این منطقه پنبهکاری را در سطح وسیع رونق داد و بدین لحاظ او به وجود نیروی کارگر بیشتری نیازمند شد که این نیاز با ورود کارگران سیستانی و بلوچ از استان سیستان و بلوچستان و نیروهای کاری از بیرجند، سمنان، شاهرود، بجنورد، قوچان، اردبیل و تبریز و… تامین شد، بطوری که دیری نگذشت که این روستا محل سکونت اقوام مختلف ایرانی و نمونهای از وحدت اقوام شد.
جمعیت و پراکندگی اقوام در روستا در حال حاضر حدود ۷ هزار نفر در روستای پیرواش زندگی میکنند و این روستا بزرگترین و پر جمعیتترین روستای استان گلستان محسوب میشود.( استان گلستان یک میلیون و ۷۰۰ هزار نفر جمعیت دارد و در ده سال گذشته قسمت شرقی استان مازندران بود)، نیمی از جمعیت روستا را سیستانیها و نیمه دیگر آن را ترکمنها و بلوچها تشکیل می دهند و از اقوام ترک و کرد قوچانی و فارس محلی نیز در این روستا زندگی میکنند.
در این روستا ترکمنها در ضلع شمالی، بلوچها در ضلع مرکزی و میانی، سیستانیها در ضلع جنوبی ساکن هستند و تعدادی از خانوارهای کرد قوچانی و فارس محلی در بخش جنوبی سیستانیها و تعدادی از آذریها در بخش غربی محله ترکمنها ساکن میشوند.
این روستا در دشت واقع شده و یکی از جنوبیترین روستاهای ترکمن نشین محسوب میشود. این روستا در میان مزارع سر سبز کشاورزی و باغات میوه محصور شده و از جاذبه سیاحتی و گردشگری بسیار خوبی برخوردار است. کوه البرز در فاصله حدود۳۰ کیلومتری جنوب این روستا، همانند دژی محکم و دیواری سر بفلک کشیده و سر سبز نمایان است.
همسایگان روستای پیرواش
روستای پیرواش، از غرب به روستای «عطا آباد»، از شمال بهروستای «کرد» و «قزللی»، از شرق به روستای «نسرکان» و «کریم آباد»، از جنوب به روستای «پیرواش علیا» محدود است.
اهالی این روستا برای تهیه مایحتاج روزانه و فروش محصولات کشاورزی و باغی خود با شهر گرگان- مرکز استان گلستان- ( در فاصله ۳۵ کیلومتری جنوب غربی) و شهر آققلا، مرکز شهرستان آق قلا ( در فاصله ۳۰ کیلومتری شمال غربی) در ارتباط دائم هستند و اغلب بهاین شهرها رفت و آمد میکنند و گاهاً بهشهر علیآباد کتول نیز که در فاصله ۳۰ کیلومتری جنوب شرقی آن قرار دارد، برای انجام بعضی از کارهای خود رفت و آمد میکنند.
شغل اهالی روستای پیرواش
شغل اصلی اهالی کشاورزی است و کشاورزان سخت کوش این روستا در طول سال انواع محصولات کشاورزی و صیفیجات را کشت میکنند و محصول خوبی را به بازارهای منطقه عرضه میدارند. محصولات عمده این روستا: پنبه، گندم، جو، لوبیای روغنی، آفتابگردان روغنی، برنج، گوجه فرنگی و سویا میباشد.
اهالی روستا در کنار کشاورزی خود، بهدامداری نیز اشتغال دارند. گاوشیری و گوسفند از عمده دام اهالی محسوب میشود.
در این روستا زنان ترکمن با تولید انواع قالی و قالیچه و فروش آن در پنجشبه بازار آق قلا، بهاقتصاد خانواده خود کمک میکنند. سوزندوزی و تولید صنایع دستی از عمده کارهای زنان ترکمن و بلوچ در این روستا میباشد.
زبان، دین و مذهب، تعصبات دینی و قومی
دراین روستا ترکمنها و بلوچها دارای دین اسلام و اهل تسنن و حنفی مذهب هستند(اهل تسنن دارای چهار مذهب: حنفی، شافعی، حنبلی و مالکی هستند)، و سیستانیها، کردها، آذریها و فارسهای محلی شیعه مذهب هستند.
آنچه که قابل ملاحظه است تاکنون درگیریهای قومی و تعصبات مذهبی در این روستا مشاهده نشده و تمام اقوام ساکن در این روستا، در کمال صلح و صفا و برادرانه در کنار هم زندگی کرده و حرمت یکدیگر را نگاه داشتهاند و همواره کودکان آنان در یک مدرسه و در کنار هم نشسته و درس خوانده و میخوانند و بزرگان آنان نیز همواره در مسائل و مشکلات روستا و مسائل قومی همفکری و همکاری نموده و جشن و اعیاد و سوگواریهای یکدیگر شرکت مینمایند.
مهاجرت بهشهرها
درسالهای قبل از پیروزی انقلاب اسلامی در این روستا پنبهکاری در سطح وسیعی رواج داشت و برای تمام اهالی روستا، اعم از زن و مرد، پیر و جوان، ایجاد کار شده بود، که متاسفانه بعد از آن پنبهکاری بتدریج از بین رفت و جای آنرا صیفیکاری گرفت؛ در واقع تولید محصولات اساسی کشور بعلت عدم حمایت مسئولان دولتی از کشاورزان پنبهکار، منسوخ شد و کشاورزان بهعلت زیاد بودن قیمت تولید محصول صیفیجات، بهکاشت هندوانه، خربزه، گوجه فرنگی، خیار و کدو روی آوردند و گندم و پنبه را از یاد ببردند.
این روش سبب شد که بسیاری از جوانان بیکار شوند و از گردونه تلاش در مزرعه پنبه خارج شده و برای یافتن کار بهشهرهای بزرگی مثل: تهران، اصفهان، اهواز، مشهد، یزد، کرمان و نیز بهکشورهای خارج روانه و سرگردان شوند. یاد آور میشود در طول ۳۰ سال گذشته شاید بیش از ۲۰۰۰ نفر از جوانان و نیروی فعال کاری و اهالی این روستا، محل سکونت خود را ترک کرده و بهشهرهای بزرگ، از جمله گرگان و تهران و مشهد کوچ کردهاند و این مهاجرت متاسفانه برای کار و کسب درآمد برای گذران زندگی همچنان ادامه دارد.
این در حالی است که جمعیت روستا جوان است و این روستا از تمامی امکانات اجتماعی، رفاهی و آموزشی لازم برخوردار میباشد، اما متاسفانه بیکاری جوانان سبب میشود که آنان از تمامی این داشتهها و تعلقات قومی و روستایی خود صرف نظر نموده و برخلاف میل باطنی خود، محیط روستایی را ترک کنند.
آئینهای مردم روستا
ترکمنها، با آداب و رسوم و اعتقادات خاص خود زندگی میکنند که هر یک از این آئبنها بمناسبتهای خاص و با فرهنگ بومی خاص برگزار میشود و در جای خود دیدنی و تماشایی میباشد. البته هر قومی در این روستا، مثل سیستانیها، بلوچها، کردها، ترکها، آئینهای خاص خود را دارندکه همه آنها در نوع خود جالب هستند.
1-آئین عروسی، که چند روز با شادی و نشاط عمومی بطول میکشد.( شرح مفصل در کتاب «زن ترکمن» نوشته موسی جرجانی آمده است)
2-عید فطر، شامل آئین قبل از شروع ماه رمضان که با خانه تکانی، پختن نان مخصوص و توزیع آن در بین همسایگان شروع میشود، ماه شب چهاردهم رمضان، بنام «یا رمضان» که در آن مومنان نمازگزار بعد از نماز تراویح شب، که نماز ویژه ماه ر مضان میباشد، دسته جمعی خانه بهخانه میروند و کمک جمعآوری میکنند
و بعد کمکهای نقدی و غیر نقدی جمعآوری شده را در بین نیازمندان و مستمندان روستا تقسم میکنند، شب قدر که شب ۲۷ ماه مبارک رمضان است که اعتقاد دارند در آن شب قرآن نازل شده و اهالی محل بعد از نماز عشاء تا سحر در خانهها و یا در مسجد محل بطور دسته جمعی مینشینند و بهخواندن قرآن و نماز ویژه شب قدر مشغول میشوند و راز و نیاز میکنند، روز عید که اهالی محل بطور دستهجمعی در نماز عید شرکت میکنند
( نماز عید فطر، قربان و جمعه توسط استاد حاج عبداله آخوند سن سبلی اقامه میشود) و بعد مردم با شادی وصف ناپذیری بهدیدن اقوام و بستگان و دوستان خود میروند و آن روز را خوش میگذرانند.
3-عید قربان، که ۷-۳ روز بطول میکشد و بزرگترین عید ترکمنها محسوب میشود، که در آن گوسفند و گاو و شتر قربانی میکنند، در نماز مخصوص عید قربان شرکت میکنند، لباسهای نو میپوشند، نان و کلوچههای مخصوص میپزند، بهدیدن اقوام و بستگان خود و بیماران میروند و چند روز با غداهای مخصوص قربانی سرگرم هستند.
4-آئین طلب باران، که در ایام خشکسالی انجام میشود.
5-آئین پشم چینی گوسفندان که« قرقم» نامیده میشود و در آن گوسفندان اهالی بطور دستهجمعی قیچی میشود.
6-آئین پری خوانی، که در سالیان گذشته برای مداوای بیماران روحی و روانی، توسط شخصی که «پرخوان» نامیده میشد، انجام میشده است.
7-آئین روایتگری
این آئین در شبهای عروسی توسط خوانندگان و نوازندگان محلی بنام« بخشیها» انجام میشده و در آن شب بخشی یک یا دو کتاب قصه از داستانهای حماسی و عشقی را روایت میکرده و با دوتار خود ترانههای آنرا میخوانده و این برنامه هنری تا وقت اذان صبح ادامه داشته است. در این آئین روایتگران، داستان کتابهای: کوراوغلی، زهره و طاهر، یوسف و احمد، صایاد و همراه، حوری لقا و همراه، بابا روشن، خسرو شاه و غیره را بطرز بسیار جذابی روایت میکردند و با دوتار خود و خواندن ترانههای آن، گرمی و شادی خاصی بهآن مجلس میبخشیدند.
8-جشن خرمن
این آئین در پایان برداشت محصول گندم و جو در هر سال برگزار میشده است. در آن روز همه اهالی روستا در مسجد جمع میشدند، از حال و احوال یکدیگر با خبر میشدند، صدقه میدادند و بهدرگاه خدای یکتا شکرگذاری میکردند.
برچسب ها
فهرست روستاهای استان گلستان بکرترین روستاهای استان گلستان اسامی روستاهای استان گلستان لیست روستاهای استان گلستان روستای پیرواش تعداد روستاهای استان گلستانارسال دیدگاه
دیدگاه ها
آخرین مطالب
پربازدیدترین مطالب
گروه بندی